• وبلاگ : خاطره
  • يادداشت : چرا؟
  • نظرات : 13 خصوصي ، 65 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5      >
     
    سلام!___¤¤¤¤¤¤¤¤____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _______¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__آپم__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ___¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_______¤¤¤¤¤
    __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤____آپم___¤¤¤¤
    _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤________¤¤¤¤
    _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤__آپم_¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤___¤¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤_¤¤¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    __¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _حتما__¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    ____________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _بهم سر بزن____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    _________________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    __منتظرتون__________¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
    __________هستم._____¤¤¤¤¤¤
    ______________________¤¤¤¤

    سلام سلام چرا نيومدي پيشم

    چي شد؟؟؟؟؟؟

    نميري برام مراد و پيدا كني؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من از دست ميرما

    ولي حالا واقعا يه چيزي

    از نظر من هرچند كه عاشقم

    ولي هيچ عشقي

    عشق به خـــــــــــــــــــــــــــــــــدا نميشه

    بدو بيا كه منتظرم

    ...........|""""""""""""""" " """"""""|\|_
    ...........|......*آپم....بدو* بيا ....|||"|""\___
    ...........|________________ _ |||_|___|)
    ...........!(@)"(@)""""**!(@ )(@)***!(@)

    سلام

    من كه تو كار عشق و عاشقي تجربه ندارم جواب سوالاتو بلد نيستم

    خيلي وقته به من سر نمي زني

    بيا

    آپم

    سلام دوست عزيز از اينكه در دوهفته گذشته نبودم و نتوانستم به ابراز محبت شما جواب دهم عذر خواهي ميكنم از روز شنبه مجددا در خدمت هستم

    در جواب سوالتانهم بايد بگويم به نظر من اول عشق آفريده شد بعد انسان

    سلام.

    خوبيد.من لينك كردم. خوشحال ميشم شما هم اين كارو كنيد.

    موفق باشي

    عشق يعني از خود گذشتگي ، ايثار. عشق آزاد ميكند.عشقي كه چشم داشت دارد ، قفس ميشود وآزادي تورا ويران ميكند.عشق را نبايد باشهوت اشتباه گرفت. شهوت، پاره اي از بيولوژي توست . عشق اما روح تو . شهوت يعني زياده خواهي اما عشق ديگر خواهي . اگر عشق براي تو اتحادي ست ميان دو روح ،پس عشق را يافته اي . از ياد مبر كه عشق مرزي نميشناسد. عشق ، جوياي تملك معشوق نيست. فقط اشيا را ميتوان تملك كرد. عشق آزادي مي بخشد.عشق آزادي ست . عاشق واقعي خداست ما معشوقيم . چون او بي چشم داشت ميدهد وچيزي طلب نمي كند . آنچه را هم به ما گفته انجام دهيد براي خودمان است
    4. سريان و عموميت عشق :
    از آن جا که همه هستي داراي حيات و شعور و کمال جو است ، عشق در تمام عالم وجود سريان دارد. اين عشق در انسان که داراي حيات و شعور برتر مي باشد، از شدت بيش تري برخوردار است ؛ ولي بر اساس ارتباط معرفت و عشق و اسباب عشق ، عشق در همه عالم جريان دارد، (14).
    آتش ني ، جوشش مي ، بدايع طبيعت ، کشش اجزاي هم جنس به يک ديگر و پيوند و ترکيب اضداد ، از جلوه هاي عشق است ؛ جاذبه اي که جزء را به سوي کل مي راند و ميان اشيا و پديده ها، تناسب ، سنخيت و انضمام مي آفريند:
    عشق جوشد بحر را مانند ديگ عشق سايد کوه را مانند ريگ
    عشق بشکافد فلک را صد شکاف عشق لرزاند زمين را از گزاف (15)
    5. انسان و عشق :
    داستان عشق انسان ، داستان ديگري است ؛ زيرا علي رغم ژرفا و گستردگي ادراکش ، انگيزه هاي خيالي و وهمي او همواره با عقل و ذات او درگيرند و مزاحماني از قواي شهواني و غضبي بر سر راه اوست . بايد دستي از غيب برون آيد و عشق انسان را هدايت کند و راه وصول عشق را به او بنماياند. فرستادن پيامبران و نازل کردن کتاب هاي آسماني براي همين جهت است تا عشق حقيقي و راستين را از عشق مجازي و دروغين باز شناساند و آدمي را در عشق و عاشقي اش مدد رساند، (16).
    کلام پيامبران ، بوي گلي است که انسان را به سمت گلستان مي برد.
    اين سخن هايي که از عقل کل است بوي گلزار و سرو و سنبل است
    بوي گل ديدي که آن جا گل نبود جوش مل ديدي که آن جا مل نبود؟(17)
    6. عشق حقيقي :
    از منظر دين خداوند کمال محض ، جمال مطلق ، داراي برترين وصف ها، مبدأ عشق ، اولين عاشق و الهام کننده عشق است . همه هستي آيت ، نشانه و مظهر اويند؛ از او سرچشمه گرفته ، به سوي او روان هستند . آدمي کمال جو و زيبايي طلب بوده ، حقيقتش از روح خدا است ، از آن منزل نزول کرده و به سوي او باز خواهد گشت ، انسان داراي روحي است که ظهور و جلوه تام صفات حق است . عشق حقيقي عبارت است از «قرار گرفتن موجودي کمال جو (انسان ) در جاذبه کمال مطلق (خداوند متعال )؛ پروردگاري جميل مطلق ، بي نياز، يگانه ، داناي اسرار، توانا، قاهر و معشوقي که همه رو به سوي او دارند و او را مي طلبند،» (18).
    مانند تو من يار وفادار نديدم خوش تر ز غم عشق تو غمخوار نديدم
    جز خال خيال رخ زيباي تو در دل در آينه حس تو زنگار نديدم
    دل بندگي دوست به شاهي نفروشد يک مشتري عشق به بازار نديدم
    با بندگي حضرت معشوق الهي دردل هوس شاهي اين دار نديدم .
    عشق حقيقي و راستين ، تنها به کمال محض و زيبايي مطلق توجه دارد. تنها او را مي خواهد و مي جويد. اين عشق ، التيام بخش ، رام کننده ، صبر آور، انس برانگيز، رضايت بخش ، نيروزا، طلب آور، درهم شکننده خودپرستي ، سرورانگيز، نشاط آور، پايا و پوياست . اين عشقي است که وصالش ، مقتل عاشق است نه مسلخ وي ؛ يعني هنگام وصال ، عاشق قامت بر کشيده ، قيامت به پا مي کند و عشقش زنده تر و فعال تر مي گردد، نه آن که سرد و خاموش شود. در اين عشق ، عاشق وجود خود را در مقابل معشوق از دست مي دهد:
    جمله معشوق است و عاشق پرده اي زنده معشوق است و عاشق مرده اي
    از هر چه ز عشق خود تهي دستم کن يکباره به بند عشق پابستم کن (باباطاهر)
    با توضيحاتي که داده شد اگر خداوند عشق و محبت را نمي آفريد نقص محسوب مي سد چون عشق و محبت ، کمال محسوب مي شود و خداوند در درجه اول تمام صفات کمالي را به صورت نامحدود دارد و سپس به صورت محدود به ديگران مي دهد وعشق نيز اين چنين است.
    ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
    پاورقي:
    1) ابن منظور: لسان العرب ، بيروت ، دار احيائ التراث العربي ، چاپ اول ، 1408 ق ، ج 9، ص 224
    2) غزالي ، محمد: احيائ علوم الدين ، بيروت ، دار القلم ، چاپ سوم ، بي تا، ج 4، ص 275
    3) الفتوحات المکيه ، بيروت ، دار احيائ التراث العربي ، بي تا، ج 2، ص 121
    4) ر.ک : بابک احمدي ، چهار گزارش از تذکره الاوليائ عطار؛ تهران ، نشر مرکز، چاپ اول ، 1376 ش ، ص 46
    5) استاد محمدتقي جعفري : نقد و تحليل مثنوي ، به نقل از عباس مخبر دزفولي ، فلسفه و قرآن ، قم ، دفتر انتشارات اسلامي ، چاپ دوم ، 1368 ش ، جلد 3، ص 147
    6) مثنوي معنو،ي دفتر 1، ابيات 112 – 116
    7) سخاوي ، مقاصد الحسنه ، چاپ هند، ص 153
    8) ابوالحسن ديلمي ؛ عطف الائلف المائلوف علي اللام المعطوف ، تحقيق و مقدمه ، ج . ک . قاديه ، مطبعه المعهد العلمي الفرنسي للاذثار الشرقيه ، قاهره ، 1962 م ، ص 28
    9) ر.ک : علامه طباطبائي ، الميزان ، جلد 1، ص 411
    10) تمهيدات ، به تصحيح عفيف عيران ، تهران ، انتشارات منوچهري ، ص 217
    11) مثنوي ، دفتر 6، ابيات 970 – 971
    12) ر.ک : چهل حديث ، مرکز نشر فرهنگي رجا، تهران ، چاپ اول ، 1368 ش ، صص 155 – 163
    13) محمد غزالي ، احيائ علوم الدين ، جلد 4، ص 276
    14) ر.ک : اسفار الاربعه ، ج هفتم ، فصل پانزدهم
    15) مثنوي معنوي ، دفتر 5، ابيات 2735 – 2736
    16) .ک : صدر الدين محمد شيرازي : عرفان و عارف نمايان ، ترجمه محسن بيدارفر، تهران ، الزهرائ، چاپ سوم ، 1371 ش ، ص 120
    17) مثنوي معنوي ، دفتر 1، ابيات 1898 – 1900
    18) .رک : محمد غزالي : احيائ علوم الدين : ج 4، ص 279 - 283 و الميزان ، جلد 1، ص 411 و اسفار، ج 7، ص 183

    چرا خداوند عشق را آفريد؟

    در جواب سوال شما به چند مسئله اشاره مي شود:
    1. در ابتدا ببينيم معناي عشق چيست ؟
    معناي عشق : واژه ((عشق )) مشتق از ((عشقه )) به معناي ميل و کشش افراطي است . ((عشقه )) گياهي است که هرگاه به دور درخت مي پيچد آب آن را مي خورد. در نتيجه درخت زرد شده ، کم کم مي خشکد، (1).
    اما در اصطلاح ، ((عشق )) عبارت است از: ((محبت شديد و قوي )). به عبارت ديگر، عشق مرتبه عالي محبت است ، (2).
    حقيقت آن است که تعريف حقيقي اين واژه ، ممکن نيست .
    حکيم محي الدين ابن عربي گويد: «هر کس عشق را تعريف کند، آن را نشناخته و کسي که از جام آن جرعه اي نچشيده باشد ، آن را نشناخته و کسي که گويد من از آن جام سيراب شدم ، آن را نشناخته که عشق شرابي است که کسي را سيراب نکند»، (3).
    «لويي ماسينيون » مي گويد: نخستين عارفان ، واژه عشق را به کار نمي بردند؛ شايد از عشق زميني و جسماني هراس داشتند و از اين رو، بيش تر از محبت ياد مي کردند، (4).
    عطار گفته است : پرسي تو ز من که عاشقي چيست ؟ روزي که چو من شوي ، بداني
    عشق قابل تعريف علمي نيست ؛ زيرا نه محسوس است و نه معقول . در حالي که در دو قلمرو حس و عقل تاثير دارد.
    اگر تعريف کننده ، خود عشق مي ورزد، مسلما" تعريف او صحيح نخواهد بود؛ زيرا اين پديده غير عادي به تمام انديشه و مشاعر او مسلط مي شود . مثلا" اگر عاشق بخواهد عشق را تعريف کند ، مفاهيم موجود در تعريف ، با وضع رواني عاشق رنگ آميزي مي شود و به اصطلاح «مولوي »، تعريفش بوي عشق مي دهد، (5).
    هر چه گويم عشق را شرح و بيان چون به عشق آيم خجل باشم از آن
    گر چه تفسير زبان روشن گر است ليک عشق بي زبان روشن تر است
    چون قلم اندر نوشتن مي شتافت چون به عشق آمد، قلم بر خود شکافت
    عقل در شرحش چو خر در گل بخفت شرح عشق و عاشقي هم عشق گفت
    آفتاب آمد دليل آفتاب گر دليلت بايد از وي رو متاب . (6)
    همان گونه که از سخنان عارفان روشن است ، مقصودشان از عشق ، نوع حقيقي آن است .
    2. مبدأ عشق :
    اساس آفرينش جهان ، عشق حق به جمال و جلوه خويش است ؛ زيرا، دوستي ذات خود ، يکي از اسباب عشق است . خداوند نيز به عنوان برترين موجود، به دليل عشق به ذات و جلوه جمالش ، جهان را پديد آورد: «کنت کنزا" مخفيا" فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکي اعرف ؛ گنج پنهاني بودم که دوست داشتم شناخته شوم ، پس آفريدگان را آفريدم تا شناخته شوم »، (7).
    گنج مخفي بد ز پرتي چاک کرد خاک را روشن تر از افلاک کرد
    بنابراين نخستين کسي که عشق ورزيد، خداي تعالي بود، (8).
    خداوند متعال بر اساس همين عشق به خويش است که مخلوقاتش را نيز دوست مي دارد، (9).
    عارف عين القضات همداني مي گويد: «دريغا به جان مصطفي ، اي شنونده اين کلمات ! که خلق پنداشته اند که انعام و محبت او با خلق از براي خلق است ، نه از براي خلق نيست ؛ بلکه از براي خود مي کند که عاشق ، چون عطايي دهد به معشوق و با وي لطفي کند. آن لطف نه به معشوق مي کند که آن با عشق خود مي کند. دريغا از دست اين کلمه ! تو پنداري که محبت خدا با مصطفي ، از براي مصطفي است ؟ اين محبت او از بهر خود است »، (10).
    چنان که مبدا عالم ،خداوند متعال است ، مبدأعشق نيز اوست . عشق مانند وجود، از ذات حق به عالم سرايت کرده است . عشق انسان زاييده عشق خداست .
    توبه کردم و عشق همچون اژدها توبه وصف خلق و آن وصف خدا
    عشق ز اوصاف خداي بي نياز عاشقي بر غير او باشد مجاز. (11).
    3. اسباب عشق :
    براي عشق اسبابي چند مطرح کرده اند که از همه مهم تر کمال جويي است.
    همه هستي ميل به کمال دارد؛ کمال طلبي آميخته با حب بقا است که هر دو تبلور محبت به ذاتند. همه موجودات در پي آنند که چيزهايي را به دست آورند و بهره وجودي شان را بيش تر کنند. هر موجودي در پي کمال متناسب با خود است . دانه گندمي که روي زمين قرار گرفته و با شرايط مساعدي شکافته شده ، به تدريج مي رويد، بي شک متوجه آخرين مرحله (بوته گندم ) است که رشد خود را تکميل کند، سنبل دهد و دانه هاي زيادي بار آورد. انسان نيز مي خواهد سعه وجودي بيش تري بيابد و علم ، قدرت ، اراده و حياتش نا محدود و مطلق باشد. حضرت امام خميني (رض ) مي فرمايد: « اگر کسي قدرت مطلق جهان باشد و عالم را در اختيار داشته باشد و به او بگويند که جهان ديگري هم هست . فطرتا" مايل است آن جهان را در اختيار داشته باشد. يا مثلا" هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم ديگري هم هست فطرتا" مايل است آن علوم را هم بياموزد.»، (12). دستگاه آفرينش با تربيت تکويني خود کمال خواه و کمال جوست و به همين سبب است که با وجود تمام سختي ها و موانع ،عاشق کمال است و براي رسيدن به آن ، از هيچ کوشش و تلاشي فروگذار نمي کند؛ به بيان ديگر اين فطرت کمال خواهي است که موجودات را عاشق ساخته است ، (13).

    سلام آپم خوشحال مي شم سر بزني...

    ســـــــــــــــــــــلام

    امير علي جون

    بدو بيا

    من آپم

    _ سلام.

    _ چطوري رفيق؟ طبق قرار بروزم، راستي نوشتنت به كجا رسيد؟ شاد باشي.

    _ موفق و خوشبخت باش. اين يه دستوره.

    اگه مي خواي بزاري تو وب اينو بزار:

    عشق يعني دوست داشتن يه نفر به اندازه ي تمام دنيا.

    عاشق كسيه كه حاضره اينقدر كوچيك بشه كه بتونه تو دله عشقش جا بشه .

    معشوق براي اين خلق شده كه به همه بگه زندگي با عشق قشنگه .

    انسان عاشق خلق شد تا بتونه يه ذره از لطف خدا به خودش رو جبران كنه.

    آره انسان بدون عشق به انسان ديگه مي تونه زندگي كنه.

    عشق تو دوران نوجووني با هوس فرقي نداره .

    سرچشمه همه عشقا خداست .

    كسي لياقت معشوق بودن رو داره كه عشقش پاك باشه .

    ( واي دستم درد گرفت چرا تموم نمي شه )

    عاشق واقعي خداست - چون با وجود اينكه ما بنده ي خوبي براش نيستيم اما باز بهمون كمك مي كنه.

    چون همه افسانه ها از روي ليلي و مجنون كپي شده .

    هم نيازه و حس دروني .

    بيا اينم از جواب همه سوالها

    ...........|""""""""""""""" " """"""""|\|_
    ...........|......*آپم....بدو* بيا ....|||"|""\___
    ...........|________________ _ |||_|___|)
    ...........!(@)"(@)""""**!(@ )(@)***!(@)
    خسته تباشي دوست خوبم موفق باشي منتظرمممممممممم به منم سر بزن

    سلام عزيز

    خوبي؟

    مرسي كه اومدي

    من اپم بيااااااااااا

    راستي چررا لينكم نكردي؟ قهرم

       1   2   3   4   5      >